دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۰
۰ نفر

کتاب «در جست و جوی مهتاب» در قالب گفت‌وگویی بلند به روایت زندگی، نویسندگی و خاطرات حمید حسام می‌پردازد.

در جست و جوي مهتاب

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا کتاب «در جست و جوی مهتاب» روایت زندگی و نویسندگی چهره نام‌آشنای دفاع مقدس حمید حسام است که توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شده است.

حسین قرایی این بار زندگی و نویسندگی خالق کتاب‌های «وقتی مهتاب گم شد» و «آب هرگز نمی‌میرد» را در گفت‌وگو با او به رشته تحریر درآورده است.

حسام جوانی خود را در جبهه‌های نبرد سپری کرد و همین مساله باعث شد تا دفاع مقدس رویکرد اصلی‌اش در نوشتن و خلق آثارش باشد. او در زمینه نویسندگی نیز کارنامه قابل توجهی دارد. چهار کتاب حاصل دوران نویسندگی این مسئول فرهنگی است. در زمینه داستان کوتاه کتاب «دهلیز انتظار»، در بخش خاطره کتاب «غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند»، «دلیل» و در بخش رمان «راز نگین سرخ» مجموعه فعالیت‌های این نویسنده را تشکیل می‌دهند.

حمید حسام با کتاب «غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند» که نوعی خاطره‌نگاری در حوزه ادبیات دفاع مقدس است، به جامعه ادبی معرفی شد. به دنبال آن داستان بلند «راز نگین سرخ» را در سال ۷۸ به دست چاپ سپرد. مجموعه داستان‌های کوتاه «دهلیز و انتظار» مدتی پس از انتشار به قلم اسماعیل اریب به انگلیسی ترجمه و منتشر شده است.

نام حمید حسام در سال‌های اخیر بیش از هر چیز با کتاب‌های «آب هرگز نمی‌میرد» و «وقتی مهتاب گم شد» گره خورده است؛ دو کتابی که برای او جایزه ادبی جلال آل احمد و تقریظ رهبر انقلاب اسلامی را نیز به ارمغان آورده است، با این همه حسام سال‌ها پیش از تألیف این دو کتاب به‌عنوان مدیر بخش ادبیات بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و یکی از بانیان ایجاد رشته کارشناسی ارشد ادبیات پایداری در دانشگاه‌ها برای فعالان این عرصه شناخته شده بود.

 کتاب «در جست‌وجوی مهتاب» ـ که به تازگی منتشر شده است ـ حاصل پنج جلسه مصاحبه مفصل با حمید حسام است که یکی در همدان و سه جلسه دیگر در تهران و یک بار هم تلفنی انجام شد. قرایی برای انجام این مصاحبه‌ها حدود سه ماه زمان گذاشته و کوشیده است تابلوی نویسندگی حمید حسام را به دیوار ادبیات معاصر بکوبد تا جوانان علاقه‌مند به ادبیات از تماشای آن لذت ببرند.

نویسنده در مقدمه نوشته است: «حسام از جرگه معدود چهره‌هایی است که اسلوب نویسندگی منحصر به فردی در حوزه خاطره و زندگی‌نامه‌نویسی‌ دارد و با سندهای منگوله‌دار علم و صداقت در نوشته‌هایش طرح‌هایی نو می‌اندازد.»

این کتاب در ۸۴ بخش تدوین شده است. در این کتاب خاطراتی از محمدرضا شفیعی کدکنی، مظاهر مصفا، اسماعیل حاکمی، قیصر امین‌پور، شهید همدانی و ... آمده است.

حسام در بخش نخست این کتاب از عشق خود به فوتبال می‌گوید و اینکه در نوجوانی عضو تیم جوانان شهر بوده است. او در این باره می‌گوید: «برادر بزرگترم به فوتبال علاقه داشت به من هم جهت داد که در همان نوجوانی به سمت فوتبال بیایم. با همه مرارت‌ها و مشکلاتی که در آماده کردن زمین وجود داشت، ورزش من را از آن فضایی که بچه‌ها عموما آلوده آن می‌شدند، کمی دور کرد. شاید از سال‌های ۵۰ تا ۵۶ که سنین ۱۰ سالگی تا ۱۵، ۱۶ سالگی‌ام بود، عشق فوتبال داشتم، تمام شب و روز، شام و ناهار، اعتقاد، دین و همه چیز ما فوتبال بود.»

  • درّ یتیم ادبیات جنگ

بخش قابل توجه کتاب بیان خاطراتی از سایر نویسندگان دفاع مقدس است. برای مثال حسام از علیرضا کمری به عنوان «دُرّ یتیم» ادبیات جنگ نام می‌برد و درباره او چنین می‌گوید: «من در کلیت، این واژه را برای استاد کمری به کار می‌برم که ایشان واقعا «دُرّ یتیم» ادبیات جنگ است؛ در کل خانواده بزرگ ادبیات جنگ، آقای کمری یکی است. حالا می‌گویم «دُرّ یتیم؟» چون این عنوان شاید درباره خیلی از بزرگان قابلیت اطلاق نداشته باشد؛ به جهت اینکه دیدگاه‌های آن بزرگان از طریق روش‌هایی که نویسنده‌های مرتبط پیش گرفته‌اند و تئوری‌های آن‌ها را مکتوب کردند، خیلی باز شده است.

مثلا آقای سرهنگی را بزرگی جریان‌شناس یا جریان‌ساز می‌دانم، اما «درّ یتیم» نمی‌دانم؛ به خاطر اینکه آقای سرهنگی، شکارچی خیلی باهوش سوژه‌ها و نویسنده‌ها است، کشف استعداد می‌کند. آن چیزی را که در ذهنیتش هست، در  آدم‌های زیادی تکثیر می‌کند؛ یکی از آن‌ها می‌شود خانم فتاحی، یکی می‌شود خانم ضرابی‌زاده، و خیلی‌ها بر سبک و روش و گونه‌ای که آقای سرهنگی دوست می‌دارد، می‌نویسند و می‌نگارند. اما آقای کمری تکثیر نشده است، یکی است، یک دانه است. دلیلش این است که ایشان اصلی‌ترین حرف‌ها را در حوزه مبنایی، ریشه و در واقع بنیادین و تئوری‌های پژوهشی می‌داند و می‌زند. از منظر ایشان هنوز نظریه ادبی تاریخ جنگ ما باز نشده است. هرکسی آمده پیمانه‌ای از اقیانوس گرفته و رفته است. مثل خود من، به تعبیر ایشان، منفردالجزایز ادبیات و فرهنگ. هرکسی از یک طرف می‌رود، هیچ‌گاه در آن چهارچوب‌های اصلی با شناخت دقیقی ماجرا را متوجه نشدیم و جلو نرفتیم. استاد کمری، فردی یگانه است.

  • یک نابغه تو دل‌برو

در بخش دیگری از این کتاب درباره نگاه حسام به شهید علی چیت‌ساز می‌خوانیم:

«علی چیت‌ساز نماد یک نابغه تو دل‌برو است. عین‌القضات همدانی می‌گوید: «من یک استادی به نام شیخ بَرَکَه داشتم که قفل و قلف را اشتباه می‌گفت. می‌گوید این‌ها را با هم قاطی می‌گفت. من وقتی این مطلب را می‌خواندم یاد علی چیت‌ساز می‌افتادم که ابهت را اهبّت می‌گفت، خیلی کلمات را این طور می‌گفت. این‌که این‌گونه صحبت می‌کرد این قدر دلنشین بود که گفتارش سحر می‌کرد؛ تاثیر و نفوذ کلامش در دل‌ها، طوری بود که آدم‌هایی از بچه‌های اطلاعات می‌ساخت اگر به آن‌ها می‌گفت بمیر، می‌مردند. این مرتبه استادی برای یک فردی است که سن و سالی ندارد و به جنگ آمده، حتی زمانی که به جبهه می‌آید مو در صورتش نیست، تا زمانی که شهید می‌شود ریش انبوهی دارد ۷ سال در جنگ بوده، سال آخر جنگ شهید می‌شود. این شخص در طول این سال‌ها افرادی متفاوتی را تربیت می‌کند که آدم وقتی متوجه می‌کند این هنر را در کمتر کسی می‌بیند.

  • جایزه ادبی قیصر امین‌پور چگونه بنا نهاده شد؟

حسام در قسمتی دیگر از این گفت‌وگو از جمعی می‌گوید که در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس برای برگزاری کنگره شعر دفاع مقدس به نام جایزه قیصر امین‌پور گرد هم آمدند. او در این باره می گوید: «این جمع در بنیاد با هم می‌نشستیم، هم‌فکری می‌کردیم. یعنی قزوه به عنوان دبیر علمی، من به عنوان معاونت ادبیات که مسئولیت اصلی این کار با من بود و تعدادی از شعرا که به عنوان داوران این کار بودند. مثل اسماعیل امینی، محمدسعید میرزایی که در این دوره داور بود، کرمانشاهی است. مشخصا پیشنهاد قزوه بود که جایزه جوان‌هایی که اولین شعر خود را در حوزه دفاع مقدس می‌گویند برای اینکه رشد و بالندگی آن‌ها با شعر دفاع مقدس است، جایزه‌ای به نام قیصر بکنیم. هدف‌گذاری ما در سیاست کلی بنیاد این بود که کار را از مرکز محوری خارج کنیم، سال قبل در بندرعباس برده بودیم، با نکوداشتی که برای «محمدعلی بهمنی» گرفته بودیم.

آن سال پیشنهاد قیصر امین‌پور شد. قرار شد جایزه‌ای هم به نام «سید حسن حسینی» به شاعرانی که شعر عاشورایی دفاع مقدس گفته بودند، داده بشود؛ جایزه ادبی سید حسن حسینی با این مضمون که شعری باشد که در واقع درون‌مایه آن موضوع عاشورا است، ولی برای دفاع مقدس سروده شده است، این جایزه را برای سه نفر اختصاص دهیم. اما جایزه جوان تازه‌وارد در این فضا، به نام «قیصر» باشد. ما پیش ایشان رفتیم. در همین خانه شاعران. برایم خیلی جالب بود که بعد از این‌سال‌ها احساس خیلی زیبایی است که با فردی که در سال‌های جنگ با هم یکی بودیم، او خیلی جور ما را کشیده و از ما حمایت کرده و برایم به عنوان رزمنده حرمت قائل باشد؛ بعد از آن‌ سال‌ها که دیگر از جنگ فاصله گرفتیم، ایشان شاعر بزرگ و ملی شده است، من هم مدیر ادبی در بنیاد حفظ آثار. وقتی به قیصر نگاه کردم، یک باره فرو ریختم. ضعفی که بر تن داشت به خاطر تصادفی که کرده بود و آن وضعیت دیالیزشدنش، یک باره دلم سوخت. آن چهره نحیف که کاملا مریضی در سیمایش پیدا بود. چند لحظه به او نگاه کردم، خیلی عادی سلام و علیک کرد. وقتی سلام و علیک کردیم، احساس کردم که مرا نشناخته است. در ابتدای ارتباط‌هایم خیلی راحت هم نیستم. به قول بعضی‌ها دنده یک من برای استارت و حرکت خوب نیست. یکی باید این کار را انجام بدهد، بعد موتور که گرم شد، می‌توانم راحت حرف بزنم. جور این دنده یک را آقای قزوه کشید. گفت: «آقای امین‌پور ایشون را می‌شناسی؟» نگاه کرد و گفت: «نه!» همین‌طور به او نگاه کردم. گفت: «باز دقت کن!» گفت: «چیزی در خاطرم نیست. کجا خدمت ایشان بودیم؟» با همین ادبیات و با این ادب. شروع به صحبت کرد.  گفتم: «سال‌های جنگ، سال‌های دانشجویی در دانشگاه تهران، رشته ادبیات، طبقه پنجم، فلان استاد، فلان درس.» گفت: بله شما؟ گفتم: «حسام هستم، حمید حسام.» فکری کرد و سرش را بالا برد، بعد گفت: «آهان!» بلند شد و مرا در آغوش گرفت و یاد آن موقع افتاد. همه چیز از آن حال و هوا، در ذهنش بود از آن مجروحیتی که خیلی تابلو شده بودم و دستم در آتل بود. خیلی مجلس خودمانی و صمیمی شد.

سه نفری با آقای اسرافیلی و ایشان صحبت کردیم. آقای قزوه هم خیلی راحت حرف می‌زند. می‌گفت: «ما می‌خوایم جایزه‌ای به نام شما قرار بدیم. با آن تواضعی که همیشه داشت گفت: نه! این کار رو نکنین» بعد دیدم چیزی در روزنامه‌ها نوشته شده بود که : «ما را به حال خویش رها بکنید و بگذرید.»

کتاب «در جست‌وجوی مهتاب (زندگی و نویسندگی حمید حسام)» نوشته حسین قرایی در ۱۷۵ صفحه به بهای ۲۰۰۰۰ تومان راهی بازار کتاب شده است.

کد خبر 474184

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha